پیامدهای بحران خشکسالی و بی آبی چه ابعادی را در بر می گیرد؟ استراتژی های کلان حل این بحران کدامند؟
برمبنای برآوردهای اطلس ریسک آب -منتشرشده از سوی موسسه منابع جهان (WRI) – ایران پنجمین کشور بحرانی در میان ۱۷ کشور با تنش آبی بسیار بالا و خشکسالی شناخته شده است. علت اصلی خشکسالی ایران به کاهش متوسط بارش و کاهش تناوب زمانی خشکسالی از دوره های ۲۵ ساله به دوره های ۵ ساله نسبت داده می شود درحالیکه براساس نظر کارشناسان عوامل اقلیمی تنها در ۲۰ درصد از این بحران سهم دارند. فعالیت های انسانی دو تا سه برابر بیش از عوامل اقلیمی بر خشکسالی اثرگذارند.
آب برداشت شده در مصارف خانگی، صنعتی، آبیاری، دامداری بیش از حجم منابع آبی تجدیدپذیر است. بطوریکه میزان بهره برداری از سفره های آب زیرزمینی در سه چهارم مناطق ایران بیش از سه برابر میزان ورودی آب به آنها برآورد شده است. اما می توان اظهار داشت که مهمترین علت پدیداری بحران خشکسالی در ایران توسعه ناپایدار در بخش های کشاورزی و صنعت است که بر مبنای اهداف ایدئولوژیک حاکمیت، بمنظور ایجاد خودکفایی در بخش های تولیدی بدون رعایت اقتضائات اکولوژیک سرزمینی در یک دوره بلندمدت صورت گرفته است؛ خودکفایی ایدئولوژیکی که بدنبال تولید ۹۶ درصد از نیاز غذاییِ جمعیت ۱۵۰ میلیون نفری در داخل کشور بدون واردات از دیگر کشورهاست.
نتیجه آنکه پس از سال ۵۷ با گسترش دو برابری سطح زیر کشت، حتی در مناطق فاقد استعداد کشاورزی در عمق بیابان ها و کوه ها برای ایجاد اشتغال جمعیت روزافزون، ایران به یک بیابان عظیم بدل گشته که بحران آب تنها قسمتی از معضل خشکیدگی این سرزمین است. عوامل مدیریتی و برنامه ریزی همانند پروژه های سدسازی غیراصولی، انتقال بین حوضه ای آب، عدم سرمایهگذاری در زیرساخت های آبی کشور، نبود برنامه موثر برای حل مشکلات، عدم انسجام میان سیاست های نهادهای مختلف دولت و همچنین اولویت بندی های نادرست از دیگر مسائلی هستند که مزید بر علت شده اند.
اما موضوع خشکسالی متمایز از سایر بلایای طبیعی بوده و وسعت مناطق آسیب دیده تحت تاثیر آن در مقایسه با سایر بلاهای طبیعی بیشتر است. پیامدهای ناشی از خشکسالی فراتر از یک مقوله زیست محیطی، تمام ابعاد اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. خشکسالی پدیده ای بلندمدت با پیامدهای بهم پیوسته ای بوده که از مرحله خشکسالی هواشناختی شروع شده و به خشکسالی روان شناختی ختم میشود. خشکسالی هواشناختی به معنای کاهش بارش هاست که کاهش منابع آب جاری و زیرزمینی و خشکسالی هیدرولوژیک را در پی دارد. خشکسالی هیدرولوژیک خود در بلندمدت سبب خشکسالی کشاورزی می شود.
با تعطیلی بخش کشت و زراعت، خشکسالی اقتصادی نمایان شده که در نتیجه ادامه این روند خشکسالی اجتماعی- فرهنگی با تغییر در زیرساخت های اجتماعی بروز می یابد؛ همچون پدیده خالی شدن روستاها از سکنه، مهاجرت و حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ، بیکاری و فقر. در آخرین مرحله با پایین آمدن آستانه تحمل اجتماعی، جامعه دچار تنش های روانی شدید شده که این امر منجر به افزایش خشونت یا به اصطلاح خشکسالی روان شناختی می شود.
بنابراین خشکسالی یک موضوع مهم در امنیت ملی است که می تواند منتهی به فقدان امنیت انسانی و سبب بی ثباتی و شورش شود. بسیاری از شهرهای ایران بدلیل وابستگی های شدید آبی، مستعد بروز خشونتها و ناپایداری های سیاسی ناشی از خشکسالی های بلندمدت خواهند بود. با در نظرگیری عوامل مذکور، امروزه مسئله خشکسالی در ایران یکی از پارادیم های اصلی امنیتی- اقتصادی- اجتماعی است که بی توجهی به آن در کنار روند افزایش جمعیت و تغییرات اقلیمی، هزینه های جبران ناپذیری در آینده خواهد داشت.
نقل از : نظر آنلاین